وقايع
سرنوشت ساز
در اين فصل
به نقل چند واقع مهم و سرنوشت ساز در سال آخر زندگي پيامبر
اسلام حضرت محمد (ص) اكتفا ميشود هر چند بجز واقعه غدير
خم بقيه وقايع را بدبختانه ميتوان وقايع اسفناك و غمباري
دانست. اين وقايع در كتب اهل تسنن و تشيع درج شده است هر
چند در كتب اهل تشيع جزئيات بيشتري نقل شده ولي ما آنها را
طبق كتب اهل سنت نقل خواهيم كرد. اميد كه خواننده بيدار دل
فقط رضاي خداوند منان را مد نظر داشته باشد و تعصب به شخص
يا عقيده خاص، او را از رضاي خدا دور ننمايد. چرا كه ايمان
وكفر پيروي از حق يا عدم پيروي از حق است.
قبل از
پرداختن به موضوع، چند آيه از قرآن كريم را بدقت مرور
ميكنيم، اميد كه فرمايشات خداوند متعال در دل و جانمان
نفوذ كند:
“در قبول دين
اكراهي نيست چرا كه راه راست از راه انحرافي (باطل) روشن
شده است. بنابراين كسي كه به طاغوت (بت و شيطان و هر موجود
طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد به دستگيره محكمي
چنگ زده است كه گسستن براي آن نيست و خداوند شنوا و
داناست.”
سوره بقره،
آيه 256
“آيا پيامبر
خود را نشاختند پس او را انكار ميكنند يا گويند او جنون
دارد؟ نه بلكه او حق را برايشان آورده ولي بيشترشان حقيقت
را خوش ندارند.”
سوره مومنون،
آيه 23
“همانا حقيقت
را برايتان آورديم، ليكن بيشتر شما حقيقت را خوش نداريد.”
سوره زخرف،
آيه 78
“و بگو حق از
پروردگار شماست، پس هر كه خواهد ايمان بياورد و هر كه
خواهد كافر شود، كه ما براي ستمگران آتشي آماده كردهايم
كه سراپردههاي آن ايشان را احاطه كند و اگر فريادرسي
خواهند به آبي چون مس گداخته كه چهرهها را بريان ميكند
فريادرسي شوند كه بد نوشيدني و بد جايگاهي است.”
سوره كهف،
آيه 29
“ نعمت خدا
را ميشناسند آنگاه منكر آن ميشوند و بيشترشان كافرند.
و روزي كه از
هر امتي گواهي برانگيزيم، سپس به كساني كه كافر شدهاند نه
رخصتي داده ميشود و نه عذرشان پذيرفته ميگردد.”
سوره نحل،
آيات 84 و 83
“پس آيا ديدي
كسي را كه هواي خويش را معبود خود قرار داده و خدا، او را
از روي علم، گمراه ساخته و بر گوش و دلش مُهر زده و بر
ديدهاش پرده نهاده است. آيا پس از خدا چه كسي او را هدايت
خواهد كرد آيا متذكر نميشديد.”
سوره جاثيه،
آيه 23
“هر كه هدايت
يابد و به راه راست بيايد تنها به سود خود هدايت يافته و
هر كه گمراه شود تنها به ضرر خود گمراه شده و به بيراهه
رفته است. و هيچكس بار گناه ديگري را برنميدارد و ما عذاب
كننده نبوديم تا وقتي كه رسولي بفرستيم.”
سوره اسراء،
آيه 15
“اوست كه
پيامبر خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه
اديان پيروز گرداند و گواهي خدا كفايت ميكند.”
سوره فتح،
آيه 28
“در ميان شما
رسولي از خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما تلاوت كند
و پاكتان سازد و كتاب و حكمت و آنچه را نمي دانستيد
تعليمتان دهد.”
سوره بقره،
آيه 151
“همانا ما
اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم تا ميان مردم طبق آنچه
خدا به تو نشان داده است حكم كني و مدافع خيانتكاران
نباشي.”
سوره نساء،
آيه 105
“هر آنچه را
كه پيامبر به شما آورد بگيريد و از آنچه شما را نهي كرد پس
دوري گزينيد و از خدا تقوي پيشه كنيد كه خدا سخت كيفر
است.”
سوره حشر،
آيه 7
“و هيچ مرد
مؤمن و زن مؤمني را نرسد كه چون خدا و رسولش به كاري حكم
كنند، براي آنها در كارشان اختياري باشد و هر كس خدا و
رسولش را نافرماني كند، قطعاً دچار گمراهي آشكاري گرديده
است.”
سوره احزاب،
آيه 36
“و نماز را
برپا داريد، و زكات بدهيد و پيامبر را فرمان بريد تا مشمول
رحمت شويد.”
سوره نور،
آيه 56
“بگو : اگر
خدا را دوست مي داريد از من پيروي كنيد تا او نيز دوستتان
بداريد و گناهانتان را بيامرزد و خدا آمرزنده مهربان است.”
سوره آل
عمران، آيه 31
“بگو خدا و
رسول را اطاعت كنيد پس اگر روي برگردانيد پس خدا كافران را
دوست ندارد.”
سوره آل
عمران، آيه 32
“به يقين خدا
كافران را لعنت كرده و براي آنها آتشي برافروخته آماده
كرده است جاودانه در آن ميمانند نه دوستي مييابند و نه
ياوري.
روزي كه
چهرههايشان در آتش دگرگون شود، مي گويند : اي كاش خدا را
فرمان ميبرديم و پيامبر را اطاعت ميكرديم. و گويند :
پروردگارا ما پيشوايان و بزرگان خويش را اطاعت كرديم و
آنها ما را گمراه ساختند.”
سوره احزاب،
آيه 67-64
“و محمد نيست
جز رسولي كه پيش از او هم رسولان ديگر آمدهاند. آيا اگر
او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برگشته و مُرتد ميشويد
و هر كس برگردد هرگز به خدا زياني نميرسد و خدا
سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.”
سوره آل
عمران، آيه 144
“ البته
هنگامي كه پرهيزكاران گرفتار وسوسه شيطاني شوند به ياد خدا
ميافتند و ناگهان بينا و بصير ميشوند.”
اعراف، 201
“و هر كه از
ياد خداي رحمان دل بگرداند، شيطاني بر او ميگماريم كه
همدم او گردد و آن شيطان ايشان را از راه باز ميدارند ولي
آنها ميپندارند كه هدايت يافتگانند.”
زخرف، 37-36
“براستي آنان
كه كفر ورزيدند تفاوتشان نكند چه اندرزشان دهي يا انذارشان
نكني، آنها ايمان نميآورند.”
بقره، 6
“آنهايي كه
به سخن گوش فراميدهند و بهترين آن را پيروي مي كنند
اينانند كه خدايشان هدايت كرده و هم اينانند خردمندان”
زمر، 18
واقعه غدير خم
دو و نيم ماه
قبل از فوت نبي الرحمه حضرت رسول الله (ص)، پيامبر اسلام
در حجة الوداع در
غدير خم حضرت علي (ع) را به جانشيني خود برگزيد. حضرت رسول
اكرم (ص) بارها و بارها بر فضايل و مناقب حضرت علي (ع) و
برادري او با خودش تاكيده كرده بود. (حديث منزلت، حديث
مباهله، حديث كساء، حديث مودت، حديث حق، حديث سفينه، حديث
اخوّت، حديث ثقلين و بسياري حديث ديگر) و اين بار در غدير
خم حضرت رسول اكرم (ص) در برابر بيش از يكصد هزار نفر در
گرماي تفتيده حجاز جانشيني حضرت علي(ع) را اعلام كرد و با
اين جانشيني رسالت خود را انجام داده و دين اسلام كامل
گرديد.
“ اي پيامبر
آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر
چنين نكني پس رسالتت را انجام ندادهاي و خدا تو را از
مردم مصون ميدارد. همانا خدا گروه كافران را هدايت
نميكند.”
مائده، 67
“ امروز دين
شما را براي شما كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام
نمودم و دين اسلام را براي شما پسنديدم.”
مائده، 3
جهت جزئيات
بيشتر به فصل مربوطه مراجعه شود.
لشگر اسامة بن زيد
حضرت رسول
اكرم (ص) قبل از وفاتش، سپاهي را براي مقابله با روميان
آماده ساخت و دستور عزيمت سپاه به فرماندهي اسامة بن زيد كه
سنش حدود هجده، بيست سال بود را صادر كرد و به سران
مهاجرين و انصار و مشخصاً ابوبكر، عمر، ابوعبيده جراح،
سعدبن ابي وقاص فرمان داد تا حتماً اسامه را در اين سفر
همراهي كنند و به علي فرمان داد تا همراه حضرتش در مدينه
بماند. اما مردم بخاطر سن كم اسامه به طعن و شكايت
پرداختند.
]طبقات الكبري
ابن سعد 374/2، تاريخ ابن اثير 5/2، كنزالعمال متقي 312/5 [
و برخي به
بهانه بيماري پيامبر گفتند كه مصلحت نيست كه مدينه را ترك
كنيم و پيامبر را تنها بگذاريم. پيامبر كه خبر امتناع بعضي
را شنيد بسيار ناراحت شد و در حال شدت بيماري به مسجد آمد
و فرمود : سپاه اسامه را روانه كنيد خدا لعنت كند كسي كه
از همراهي با آن خودداري ورزد. ] الملل
والنحل شهرستاني 29/1 [
عُمر در مدينه
ماند و ابوبكر در اين روز از مدينه خارج و (بجاي پيوستن به
لشگر اسامه) نزد همسرش به سخي رفت و آنجا ماند تا قاصد خبر
رحلت پيامبر را به او رساند. ]تاريخ طبري
442/2، العثمانيه جاحظ ص 89 [
و بدينسان از
روزي كه پيامبر دستور حركت سپاه اسامه را داد تا رحلت
پيامبر دو هفته طول كشيد و آنها همچنان سرپيچي ميكردند.
]المغازي
واقدي 9 و 1117/2 [
|