ضرورت وجود و نحوه بهرهوري
از حضرت امام مهدي (ع)
حضرت
اميرالمؤمنين امام علي (ع) بر فراز مبنر در شهر كوفه
فرمود:
“خدايا بايد
كه زمين تو را حجتي از سوي تو بر خلقت باشد كه آنان را به
دين تو هدايت كند و علم تو را به آنان تعليم دهد تا حجت تو
باطل نشود و پيروان اوليائت پس از آنكه هدايتشان كردي
گمراه نگردند. آن حجت يا آشكار است كه اطاعت نميشود يا
مخفي و در انتظار است، اگر شخص او از مردم در حال هدايت
شدنشان غايب باشد، علم و آداب او در دلهاي مومنين ثابت است
كه آنها به آن عمل ميكنند.”
حضرت امام
سجاد (ع) فرمود :
“خداوند به
خاطر ما نميگذارد كه زمين اهل خود را پريشان سازد، بخاطر
ما باران را ميفرستد و بخاطر ما رحمتش را ميگستراند و
بخاطر ما بركات زمين را خارج ميسازد و اگر نبود امامي از
ما در روي زمين، زمين اهل خود را در كام خود فرو ميبرد.”
منابع اهل سنت :
- فرائد
السمطين، ج 1، ص 46، ينابيع الموده، ج 1، ص 75، ج 3، ص360
منابع اهل تشيع :
- امامي شيخ
صدوق، ص 157، كمالالدين ج 1، ص 207
حضرت امام
رضا (ع) فرمود :
«اگر زمين به
مقدار يك چشم بر هم نهادن خالي از حجت باشد، اهل خود را در
كام خود فرو ميبرد.»
علامه
طباطبايي در كتاب شيعه در اسلام مينويسد : مخالفان شيعه
اعتراض ميكنند كه شيعه وجود امام را براي بيان احكام دين
وحقايق آيين و راهنماي مردم لازم ميدانند و غيبت امام
ناقض اين غرض است، زيرا امامي كه بواسطه غيبتش، مردم هيچ
گونه دسترسي به وي ندارند، فايدهاي بر وجودش مرتب نيست و
اگر خدا بخواهد امامي را براي اصلاح جهان بشري برانگيزد
قادر است كه در موقع لزوم او را بيافريند. ديگر به آفرينش
چندين هزار سال پيش از موقع وي نيازي نيست.
در پاسخ بايد
گفت : اينان به حقيقت معناي امامت پي نبردهاند، زيرا در
بحث امامت روشن شد كه وظيفه امام تنها بيان صوري معارف و
راهنماي ظاهري مردم نيست و امام چنانكه وظيفه راهنمايي
صوري مردم را به عهده دارد همچنان ولايت و رهبري باطني
اعمال را به عهده دارد. و اوست كه حيات معنوي مردم را
تنظيم ميكند و حقايق اعمال را به سوي خدا سوق ميدهد.
بديهي است كه
حضور و غيبت جسماني امام در اين باب تاثيري ندارد و امام
از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر
چه از چشم جسماني ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است
اگر چه موقع ظهور و اصلاح جهانيش تاكنون نرسيده است.
در واقع پيام
معنوي شيعه به جهانيان، يك جمله بيش نيست و آن اين است كه
خدا را بشناسيد و بعبارتي ديگر راه خداشناسي را پيش گيريد
تا سعادتمند شويد. و اين ممكن نيست مگر توسط هدايتگري كه
توسط خداوند متعال تعيين شده باشد.
«انما انت
مندزو لك قوم هاد»
(همانا تو
يادآوري كننده هستي و براي هر قوي هدايتگري است.)
]قرآن كريم 7
: 13[
حضرت پيامبر
فرمود : متذكر من هستم و هادي (هدايتگر) علي است.
مفسرين اهل
سنت ذكر كردهاند كه كلمه «هاد» در آيه فوق الذكر «علي»
است.
- تفسير طبري
ج 13 ص 72
- تفسير كبير
فخر رازي، تحت تفسير 7 : 13
- تفسير
دارالمنثور، سيوطي، تحت تفسير 7 : 13
- كنز العمال
متقي هندي، ج 6، ص 157
-
نورالابصار، شبلنجي ، ص 70
- كنوز
الحقايق منوي، ص 42
لازم به ذكر
است كه با توجه به آيه فوق هدايتگر مردم بايد زنده باشد كه
بتواند مردم زمان خود را هدايت و در زندگي معنوي آنها موثر
باشد. همچنانچه نيز قبلاً ذكر شد، زمين بدون هدايتگر (يعني
حجت خدا) نميتواند باشد و اگر چنين شود زمين در هم خواهد
رفت. بعبارت ديگر خداوند متعال مردم را بدون حجت نميگذارد
و هميشه براي مردم هدايتگري است كه مردم را به سوي خدا
هدايت كند.
احمد بن حنبل
و بسياري از علماي اهل سنت روايت كردهاند كه :
حضرت پيامبر
فرمود : «ستارگان براي اهل آسمان امان هستند هر گاه نباشند
اهل آسمان نابود ميشود و اهل بيت من امان براي اهل زمين
هستند، هرگاه اهل بيت من نباشند اهل زمين نابود خواهند
شد.»
منابع اهل سنت :
-
فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 2، ص 671 روايت 1145
-
ذخاير العقبي، طبري ص 14
-
مناقب احمد و بسياري ديگر مانند طبراني و …
-
صواعق المحرقه، هيثمي، فصل 11، ب 1، ص 234
-
مسند، ابويعلي
و نيز حضرت
پيامبر اكرم (ص) فرمود : «ستارگان مانع غرق شدن اهل زمين
ميشوند، و اهل بيت من امت مرا از جدال و شك محافظت
ميكند. پس هر كس از اعراب با اهل بيت مخالفت كرد پس در
اختلاف خواهد افتاد و شيطاني خواهد شد.»
منابع اهل سنت :
- مستدرك
حاكم، ج 3، ص 149 كه گفته حديث صحيح ميباشد
- طبراني
- مناقب احمد
- صواعق
المحرقه، هيثمي ص 234
ابن حجر دو
حديث فوق را همراه با احاديث مشابه ديگري ذيل تفسير آيه
زير آورده است :
«خدا آنها را
عذاب نميكند تا زمانيكه تو در ميان آنها هستي».
سوره انفال،
آيه 33
سپس ابن حجر
مينويسد : اهل بيت امان براي اهل زمين هستند همچنانچه
پيامبر خدا امان براي آنان بود.
با توجه به
احاديث فوق و ديگر احاديث موجود كه جهت عدم اطاله كلام ذكر
نميشود، شكي وجود ندارد كه وجود اهل بيت براي امان اهل
زمين ضروري است. و براي هر زماني هدايتگري است و در حال
حاضر نيز حضرت امام مهدي (ع) كه از اهل بيت ميباشد امان
زمين و هدايتگر مردم ميباشد و همه موجودات منتدار وجود
او هستند.
حضرت پيامبر
(ص) فرمود : «مثل اهل بيت به شما مانند سر به بدن يا چشم
به صورت است، چرا كه صورت فقط با چشم راه خود را مييابد».
منابع اهل سنت :
- اسعاف
الراغبين، الثبان
- الشرف،
يوسف نبهاني، ص 31
«و ما آنها
را اماماني قرار داديم براي هدايت به امر ما و وحي كرديم
به آنها براي انجام اعمال خوب».
سوره انبيا،
آيه 73
«و ما از
آنان اماماني قرار داديم تا به امر ما هدايت كنند».
سوره سجده،
آيه 24
علاوه بر
اينكه وجود با بركت امام مايه حيات ميباشد در مورد نحوه
بهرهمندي از امام غايب، احاديث مختلفي ديگري از حضرت رسول
اكرم(ص) و ائمه معصومين وجود دارد كه ما در اينجا به دو
حديث اكتفا ميكنيم.
جابربن
عبدالله انصاري از حضرت پيامبر اكرم (ص) سئوال كرد : “آيا
مردم زمان غيبت از قائم بهره ميبرند؟ فرمود : آري سوگند
به خداوندي كه مرا به پيامبري برانگيخت، مردمان از او
بهرهمند ميشوند و از نور ولايتش كسب نور ميكنند، آنچنان
كه مردم از خورشيد استفاده ميكنند اگر چه در پشت ابرها
نهان باشد.”
منبع اهل تشيع :
-
كمالالدين 253/1، بحارالانوار 250/36
حضرت
صاحبالامر و الزمان مهدي (ع) فرموده :
«ظهور فرج
همانا بسته به امر خداوند ميباشد. پس هر كس براي آن وقت
تعيين نمود دروغگو است. و اما در مورد نحوه انتفاع از وجود
من در زمان غيبت، مانند انتفاع از خورشيد ميباشد.» وقتي
كه پشت ابر از چشمها پنهان باشد. و همانا وجود من امان
براي اهل زمين ميباشد و براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه
آن فرجي است براي شما».
تمثيل فوق
تمثيل ظريف و پر معني است، خورشيد موجب حيات زمين ميباشد،
خورشيد مركز بوده و زمين بدور آن ميچرخد، حتي اگر خورشيد
پشت ابر باشد و كسي آن را نبيند كسي وجود خورشيد را انكار
نميكند، خورشيد هر چند پشت ابر باشد باز تأثير حياتبخش
خود اعم از جاذبه و گرما را دارد. امام نيز نسبت به اهل
زمين چنان است هر چند از چشمان غايب است ولي باز موجب حيات
اهل زمين است، هر چند چشمها او را نميبيند ولي اين دليلي
نيست كه وجود او را انكار كنيم، امام مركزيت داشته و اهل
زمين تابع او هستند و امام موجب حيات اهل زمين است و در
صورت عدم وجود او اهل زمين نابود ميشود. همچنانچه خورشيد
نباشد زمين نابود ميشود.
علاوه بر
اينها نور خورشيد حتي اگر از پشت ابر باشد روشنگر راه و
موجب تشخيص سفيدي و سياهي است پس حضرت امام مهدي (جانها به
قربانش) نيز هدايتگر و روشنگر راه رستگاري است بعبارت ديگر
ما براي پيمودن راهي بطور سلامت احتياج به روشنايي داريم
كه از نور خورشيد بهرهمند ميگرديم حتي اگر پشت ابر بوده
و امكان مشاهده خود خورشيد نباشد همانطور ما از هدايت حضرت
امام مهدي (ع) بهرهمند ميشويم حتي اگر ما نتوانيم خود او
را در زمان غيبت ببينيم.
يكي ديگر از
فوايد وجود امام زمان، محافظت در برابر شيطان ميباشد.
بديهي است با توجه به قدرت وسوسه شيطان، مقاومت در برابر
اميال شيطاني به سادگي ميسر نيست و شيطان ميتواند به
سادگي ما را فريب دهد، اگر توفيقي حاصل است كه در برابر
اميال شيطاني مقاومت ميكنيم و از گناهان پرهيز مينماييم.
همگي به ميمنت وجود و دعاي امام زمان ميباشد و هر قدر
رابطهمان با امام زمان بيشتر باشد اين حفاظت بيشتر و
دوري شيطان از ما بيشتر ميباشد. فلذا دعا بر سلامتي امام
زمان و تعجيل ظهورش موجب وحشت شيطان ميشود چرا كه با ظهور
حضرت ولي عصر (عج) عمر شيطان به پايان ميرسد.
انتظار فرج و دعا بر تعجيل
فرج
حضرت رسول
اكرم (ص) فرمود :
“برترين
عبادت، انتظار فرج است.”
]ينابيع
الموده 169/3، سنن ترمذي 565/5[
حضرت امام
سجاد (ع) فرمود :
“انتظار فرج
از برترين اعمال است.”
همين مضمون
از امامان ديگر نيز روايت شده است. در واقع انتظار فرج
يعني آماده بودن براي ظهور امام زمان و تشكيل دولت حقه آل
محمد و حكومت جهاني آخرين حجت الهي، انتظار فرج يعني مهيا
ساختن روح و جسم خود براي روزي كه با طلوع پيشواي غايب
جهان، گشايشي در كليه شئون زندگي بشريت پديد آيد روزي كه
تمام بدبختيها و ظلمها از ميان ميرود و فقر و بيماري و
مصائب و ناراحتيها يك باره و براي هميشه رخت از جهان بر
ميبندد و به وسيله آن حضرت، جهان غرق در عدالت و رفاه و
آسايش ميگردد. و فرد منتظر كه انتظار فرج را ميكشد در
واقع در انتظار چنين عدالت و آسايشي است پس هر قدر شوق او
به عدالت و رفاه و خداپرستي بيشتر باشد پس اشتياقش به
تعجيل فرج زيادتر خواهد بود و دعا يكي از وسايلي است كه
ميتواند در تعجيل فرج مؤثر باشد.
با توجه به
مطالب گذشته، حضرت امام مهدي (ع) در زمام غيبت در نهايت
آزردگي بسر ميبرند چرا كه شاهد ظلمها و بيعداليتها، شرك
و گمراهي مردم بوده و همه اينها دل آن حضرت را ميآزارد
بالطبع كسي كه دوستدار آن حضرت باشد بسيار علاقمند است كه
اين وضع نابسامان به پايان برسد و حضرت امام زمان مهدي
(عج) بتواند آروزي ديرين حضرت رسول اكرم (ص) و ائمه
معصومين را در پياده كردن اسلام حقيقي و عدالت در جهان به
ظهور و واقعيت برساند پس هر فرد مؤمني، پرهيزكاري را پيشه
خود كرده و سعي ميكند حدالامكان طبق تعليمات اسلام رفتار
نمايد و با اشتياق شب و روز دست بر دعا دارد كه فرج آن
حضرت هر چه زودتر واقع شود.
حضرت امام
صادق علي (ع) فرمود : “آيا شما را خبر ندهم به چيزيكه خدا
اعمال بندگانش را جز به آن قبول نميكند؟ ابوبصير عرض كرد
: بفرماييد. فرمود : “شهادت به يگانگي خدا و پيامبري محمد
(ص) و اعتراف به دستورات خدا و دوستي با ما و بيزاري از
دشمنانمان و تسليم در مقابل ائمه و پرهيزكاري و جديت و
آرامش و در انتظار قائم بودن” سپس فرمود: “براي ما دولتي
است كه هر وقت خدا بخواهد تأسيس خواهد شد.
هر كس دوست
دارد كه از اصحاب و ياران قائم ما باشد بايد در انتظار فرج
باشد پرهيزكاري را شيوه خويش كند به اخلاق خوب آراسته گردد
و در همان حال در انتظار قائم ميباشد.
اگر چنين بود
و پيش از قيام قائم مرگش فرارسيد، به اجر و ثواب كسانيكه
قائم را درك ميكنند نائل خواهد گشت.
“اي شيعيان
جديت و كوشش نمايد و منتظر ظهور آن حضرت باشيد، اي گروهيكه
مورد توجه و رحمت خدا واقع شدهايد پيروزي گوارايتان باد.”
منبع اهل تشيع :
- غيبت
نعماني، ص 106
حضرت
اميرالمؤمنين علي (ع) ميفرمايد :
«و يا شوقاه
الي رويتهم في حال ظهور دولتهم»
(وه چقدر
مشتاقم كه آنان را به هنگام تشكيل دولتشان ببينم.)
و همانطور كه
ذكر شد حضرت بقية الله
مهدي(ارواحنا فداه ]جانها به
قربانش[) ميفرمايد
:
«و اكثرو
الدعا بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم»
(بسيار براي
تعجيل فرج دعا كنيد كه آن فرجي براي شماست.)
حضرت امام
صادق (ع) فرموده :
شب و روز به
ياد صاحب امرت و مولايت (حضرت امام زمان (ع)) باش.
انتظار امري قلبي است كه نمودهاي باطني و ظاهري
فراواني دارد و بر حسب درجات انتظار اختلاف مييابد حد
ضروري انتظار براي ظهور آن بزرگوار اين است كه مومن بايد
به يقين بداند كه حضرت قائم (ع) امام دوازدهم است و فرزند
بيواسطه حضرت امام حسن عسكري (ع) ميباشد، از روزي كه
متولد شده تاكنون زنده است و با همين بدن و در همين عالم
زندگي ميكند و نمرده است و نخواهد مرد تا اينكه ظهور كند
و جهان را پر از عدل و داد كرده دين اسلام را در تمام دنيا
رواج دهد و ظهور او وقت معيني ندارد تا كسي آن را تعيين
كند و در عين حال هميشه و در هر حال منتظر ظهور حضرت حجت
(ع) ميباشد و آنچه از آثار انتظار در اعمال ظاهري ما بايد
وجود داشته باشد اين است كه مومن بايد از گناهان پرهيز
نمايد و صفات ناشايست را از خود دور نمايد تا اگر زمان
ظهور را درك نمود، مورد عنايت و احسان ايشان قرار گيرد و
آن حضرت از او خشنود باشند نه آزرده.
در توقيعي از
حضرت امام مهدي (ع) چنين آمده :
“هر يك از
شما بايد به گونهاي رفتار نمايد كه به محبت ما نزديك شود
و از كاري كه ما را برنجاند پرهيز نمايد.”
پس هر فرد
منتظري بايد تقوا و پرهيزكاري پيشه كند. تقوا يعني پرهيز
از گناهان، استغفار از گناهاني كه انجام داده (يكي از
شرايط استغفار گرفتن تصميم جدي بر پرهيز از گناه ميباشد)
البته تذكر اين نقطه ضروري است كه در استغفار بايد برادران
مومن خود را فراموش نكرد يعني براي آنها نيز از خداوند
متعال درخواست غفران و بخشش نمود و حداقل اينست كه گفت :
“اللهم اغفر جميع مومنين والمومنات والمسلمين والمسلمات من
احيا منهم و اموات”، بجا آوردن واجباتي كه ترك كرده مانند
نماز، روزه، خمس، محبت و ياري به ديگر مومنان و حل مشكلات
ايشان در حد امكان، پاك نمودن باطن از صفات رذيله و
ناشايست (از قبيل حسد، تكبّر، كينه، دروغ، غيبت، حرص،
تهمت، محبت و وابستگي به امور دنيوي)، و خود را به صفات
نيك آراستن.
حضرت امام
رضا (ع) فرمود :
“هر كس ما
(اهل بيت) را دوست دارد پس لباس تقوا به تن بكند.”
از ائمه
معصومين سلام الله عليها روايت است كه داراي صفات و رفتاري
باشيد كه زينت ما (ائمه) باشيد.
و انتظار
قلبي وقتي حاصل ميشود كه شخص مومن در هيچ لحظه و حالي و
مكاني از ياد امام خويش و ياد غربت و تنهايي ايشان
بازنماند و چه دردناك است كه مجلسي، اطعامي يا احساني برپا
شود و در آن يادي از وليّ نعمت نشود
چه سوزناك است تنهايي و غربت آن امام همام كه جهان به
ميمنت وجودش پابرجاست ولي فراموش شده از يادها و اذهان
است.
يابن الزهرا
بنفسي انت من مغيّب لم يَخْلُ منّا عزيزُ عَلَيَّ يخذلك
الوري
(اي فرزند
زهرا جانم به قربانت كه از چشمها پنهاني ولي از ما دور
نيستي، بسيار سخت است كه آفريدگان از ياريت دريغ كنند)
كجاست آن
حاجي كه چون به صفا و مروه رسد گويد :
چون به صفا و
مروه شدم شاهدگاه پيدايش زمزم شدم
هاجر بعد از
هفت بار سعي و صفا آب يافت و من
نالان و
نالان و نالان الي متي احارُفيك يا مولاي والي متي
(تا كي
سرگردانت باشم يا مولا تا كي)
آري هر مومني
هميشه بفكر و به دنبال گمشدهاش ميگردد همچنان كه فرد
تشنه دنبال آب است و تا آب نيابد و رفع عطش نكند از ياد آب
بيرون نشود، فرد مومن نيز تشنه دل است، تشنه ديدار و ظهور
مولايش، كه با ظهورش و ديدارش دل عطش مومن به خنكي خواهد
گراييد.
يا مولاي فقد
طال الصّدي (اي مولا چه
به طول كشيد تشنگي)
متي نرد منا
هلك الرّويه منزوي، متي ننتفع من عذب مائك
(كي به
چشمههاي سيراب كنندهات برسيم و كي شود كه از آب خوشگوارت
سيراب شويم)
همانطور كه
از روايت مشخص است حضرت امام زمان (ع) نه تنها امر به دعا
براي فرج كرده اند بلكه بر بسيار دعا كردن براي فرج تاكيد
نمودهاند.
|